نقد مجموعه «ناگهان بختي ... ديگر» سيد محمد رضا روحاني
(دكتر محمود رنجبر)
اشاره :
استاد محمدرضا روحاني نياز به معرفي ندارد.از وجود اين شاعر چيره دست گيلان سال هاست ، فرهنگ و ادب معاصر ايران توشه بر مي دارد. و با شعرهاي به يادماندني اش ـ كه گل سر سبد محفل هاي ادبي شعر مدرن ايران ،از جمله گيلان مي باشد ، كه خوشبختانه يكي از دفترهاي شعراش در سال هاي نه چندان دور كتاب سال اداره ي كل فرهنگ و ارشاد اسلامي گيلان نيز شد.
روایت منظومِ یک افسانه محلی از زنده یاد شیون فومنی
(مهری شیرمحمدی)
اشاره :
سال گذشته در همين تارنما وعده ي نقدي از آثار شيون فومني را به قلم سركار خانم مهري شيرمحمدي › غير گيلاني مقيم گيلان داده بوديم و در آن يادداشت يادآور شده بوديم كه اين اولين بار است شعر گيلكي از زاويه ي ديد دگر منتقدان قرار مي گيرد. شيوه ي نگاه اين منتقد محترم ستودني ست. امروز اين تحليل جامع و با ارزش چند ماهي ست در دسترس علاقه مندان به آثار ادبيات اقوام ايران قرار گرفته است . مانيز لازم ديديم با بهره گيري از قلم اين بانوي معاصر ، نقد مورد نظر را در اختيار بازديدكنندگان فهيم مان قرار دهيم :
از بازديد كنندگان فهيم مان چه پنهان ، هفته هاي گذشته عزيزي با حقير تماس گرفت ودر بخشي از گفتگويش يادآور شدند:« ... به خشتاوني بگو اگر آن مطلب چاپ شده ي روزنامه ي ايران در[...] براي آقاي [... ]به چاپ مي رسيد، آنگونه مي شد كه يك تالش در روزنامه ي ايران ، كه شما را نماينده ي خود انتخاب كرده ، بازتابش داده است؟ ببينيد نوشته ي آقاي [...] در رابطه با درگذشت ...[منظوردوست مان درگذشت پژوهشگركُهنسال گيلاني بود كه به تازه گي به رحمت خدا رفته و در همين خصوص نيز يادداشتي درتارنماي مان بازتاب يافته است]آيا براستي آنگونه كه خواسته ... » و در بين گفته هاي آن تماس گيرنده جملاتي بود كه سخت برايم تكان دهنده بود، (چون همه ي گفته هاي شان را نمي توان در شبكه ي اجتماعي منتقل نمود و در اختيار افكار عمومي قرار داد از اين بابت پوزش مارا بپذيرند) كه «قوم كهن» تالش را كرده اند به «حد و اندازه ي يك ايل؟»و... و چند مورد ديگر را ـ البته همه اينها را در اختيار خشتاوني قرار دادم و ايشان تنها با لبخندي پيام او را بدرقه نمودند.
هفته ي گذشته سمن «مهرورزان گيلان پژوه» يكي از برجسته ترين يارانش را از دستداد. فروردين ماه امسال نيز رئيس هيئت مديره و مدير عامل آن يارانش را تنها گذاشت و رفت . اين دومين بار است در طول سال جاري دوتن از اعضاي اصلي هيئت مديره اين تشكل فرهنگي ،روي در نقاب خاك مي سپارند.از بين سه تن از اعضاي اصلي تنها يك نفر باقي مانده است . البته در كنار 4 تن از اعضاي هيئت اجرايي به نامان [...] كه در سال 1387 فعاليت رسمي خودشان را آغاز كردند«تا فرهنگ بومي گيلان را ... در قالب سخنراني و شعر خواني به عموم ارايه دهند » و نام با مسماي«مهرورزان گيلان پژوه» را كه برازنده ي «گيلان شناسي» بود برايش برگزيدند . اگر گيلان را در تعريف از اقوام به دقت معني نماييم گيلك و تالش و... بايستي بطور مساوي در دو كفه ي ترازوي افكار عمومي قرار بگيرد.
رئاليسم يا واقع نمايي ،با شاخه هاي گوناگونش ، يكي از مهم ترين و رايج ترين نگرش هاي ادبيات داستاني امروز ايران است .توجه به واقعيت در ادبيات داستاني ايران ، از دوره مشروطه آغاز مي شود . شرايط روزگار چنان ساخته بود كه تمامي آثار داستاني تاليفي (نه ترجمه اي ) در اين دوران ، واقعگرايانه باشد. اگرچه بسياري از منتقدان و مورخان معاصر ادبيات ،آغاز رئاليسم در ايران را به جمالزاده برمي گردانند. اما حقيقت اين است كه بايد به عقب تر برويم و از آثار آغاز مشروطه كه تا حدود زيادي نگرش هاي آخوند زاده بود،غفلت نورزيم .به هر حال ،اين شيوه نگرش ادبي (= مكتب ادبي) تا امروز پيشرفت زيادي كرده و آثار مهم ادبي را پديد آورده است . اكنون دو شيوه رئاليسم و سوررئاليسم پا به پاي هم در ادبيات داستاني معاصر ما به پيش مي تازند. يكي از شاخه هاي واقع نمايي ،رئاليسم روستايي است كه ادبيات روستايي Rustic Literature ناميده مي شود . به نظر مي رسد روستاگرايي در بنياد خود نمي تواند رئاليستي نباشد.
يادداشتي كه قبل از به نمايش در آمدن پاسخ روزنامه ايران در اختيارتان قرار مي گيرد ، اختصاصن براي شاعران جوان تالش نوشته شده است . به لحاظ اينكه يكي دو سالي ست در وادي شعر پا نهاده اند. چون اطلاعات چنداني از شعرو پيرامون ادبيات اقوام (منظورمان جرایدتخصصی ست)ندارند ، گرفتار چنين پديده هايي شده اند كه در روزنامه ي ايران روي داده است . آنهم طبيعي است و گناه را نبايد به گردن آن جوانوجوانان ديگر انداخت. به گمان مان اگر اطلاعاتي داشت صددرصد به خود اجازه نمي داد تا آن غير تالش ـ شعر تالش و شاعرانش را در روزنامه ي پرتيراژ كشور به سُخره بگيرد و با شيطنت هاي ژورناليستي كه اكثرن بي پشتوانه اند و به آني شكل مي گيرد و به زودي هم تمام مي شود ـ گاهي دل آدم را به درد مي آورد. ايكاش بجاي پرداختن به اين موضوع ها به عمق تالش مي انديشيديم و ببينيم تالش چه نياز دارد ؟چگونه بايستي خلاء هايش را پُرنماييم ؟ بايستي اطلاعات كافي و وافي در اختيارجوانان قرار دهيم . خصوصن تجربيات ديگر اقوام از جمله ي آن كُرد ـ علي الخصوص كُردهاي سليمانيه كه تركيب بندهاي محلي را در مدارس براي دانش آموزان مد نظر قرار مي دهند تا عروض و قافيه تمرين كنند. از تركيب بندهاي ارايه داده شده ي دانش آموزان بصورت مجله ديواري استفاده مي شود.خيلي بد است در روزنامه ي كثيرالانتشار ،آنهم در صفحه ي پرقدرت «ادبيات» بجاي شعر معاصر تالش تركيب بند سنتي معرفي شود كه همه اقوام ايراني و كشورهاي حاشيه دارند آنرا رصد مي كنند. فاجعه است:
هر سرزمين از نظر زمين شناسي تاريخي دارد و استعداد و قابليت هايي را عرضه مي نمايد.توانمندي و قابليت هاي سرزميني در تاريخ زندگي اجتماعي مقوله اي است كه ارتباط تنگاتنگ با فعاليت جامعه انساني بويژه نخبگان جامعه دارد . در حالي كه توده مردم نيز در اين راستا جايگاه و اهميت خاصي دارند. همچنان كه قله هاي بلند بر شهرت و اعتبار كوهستان مي افزايندنخبگان جامعه نيز بر اعتبار و اقتدارجامعه خود تاثير تام و تمام دارند و به مثابه قلب در اندام جامعه عمل مي نمايند.
شهرستان املش نيز در تكامل اجتماعي و مدني خود فرزنداني را پرورده است كه در عرصه هاي مختلف علمي ،سياسي ،فرهنگي و مذهبي اگر نگويم بي نظير بودند به درستي مي توان گفت نمونه و كم نظير بودند،اما مديران اجرايي و كارگزاران اداري به موقع و بطور مناسب از اين قابليت ها استفاده ننموده اند از جمله اين رجال رجال ، شيخ بهاء الدين ميزان املشي ،آيت الله ميرزا حبيب الله املشي ،افصح المتكلمين ، آيت الله محمد مهدي رباني املشي و دكتر جهانگيرخان بامداد صوفي و... هستند.
گيرد . تنها با اين ياد آوري كه 4 ماه قبل بحثي را در
همين مورد داشتيم كه در نوروز امسال ـ يكي از بحث
هاي كليدي دربدنه ي گفتگويي بود و به كُردستان عراق
اختصاص داشت اشاره يي هم به آن شد واكنون نيز درهمين
تار نما در ويژه ي نوروز قابل دسترسي مي باشد. لازم به
ذكراست مقاله ي روزنامه جمهوري اسلامي قبل از انتخاب
فواد معصوم به رياست جمهوري عراق نوشته شده است .
فواد معصوم يكي ازاعضاي مؤسس حزب ميهني كُردستان
عراق است كه جلال طالباني رئيس جمهورسابق عراقاز
رهبران آن حزب مي باشد:
بازي با آتش در سرزمين عقلا؟
بسمالله الرحمن الرحيم
جلال طالباني، رئيسجمهور عراق، كه بعد از يكسال و هفت ماه معالجه در آلمان در اولين روز هفته جاري به كشور خود برگشته، چند روز قبل از بازگشت درباره آينده كردستان عراق در مصاحبهاي با خبرگزاري رسمي كويت، جدائي طلبي براي كردستان را اقدامي نادرست دانست و گفت: "كردهاي عاقل و بالغ خواهان جدائي يا استقلال كردستان نيستند چون اين امري غيرممكن است." وي كه اولين رئيسجمهور عراق جديد است و دوران رياست وي بر جمهوري عراق درحال به پايان رسيدن ميباشد در توضيح نظر خود درباره نادرست بودن تجزيهطلبي در كردستان گفت: "من رئيس يك حزب هستم و شعارم از روز اول "حق تعيين سرنوشت" بوده اما هنگامي كه به قانون اساسي رأي داديم به اين معناست كه ما تصميم گرفتيم سرنوشتمان به صورت فدرالي تعيين شود. نود و پنج درصد كردها به قانون اساسي عراق رأي مثبت دادهاند كه بر نظام فدرال با تبعيت از دولت مركزي تأكيد كرده است."