بخوان چشم ها را
محتشم سلیمانی
بخوان!
چشم ها را
نگاه ها را
اندوه این سال های صد بیابان را !
بخوان!
جادوی جان، در چشم کاری را
زلال رود، در چشم جاری را
نگاه مست، در چشم ساری را
بخوان!
پیچش اطناب دیده ها را
دل شوره های شوق باران را
سکوت هر شب بغض بیابان را
بخوان و بخوان!
بنام حضرت نگاه
بنام حضرت چشم
بنام حضرت گریه ...
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .