بدون شرح!


هرچه تلاش کردم شرحی ، اشاره ای و یا چیزی در این خصوص بنویسم ذهنم یاری نکرد و بالاخره همان سوتیتر«بدون شرح!» را برگزیدم . راهی هم وجود نداشت.چون وقتی می بینم هنوز ذهن جوانان تالش «مسروریزه»است .باید اینگونه برخورد کرد.«مسرور» خداوند قرین رحمتش کند. تا زنده بود فقط دوست داشت تریبون دستش باشد و هیچ گاه ندیدم جوانی را پرورش دهد تا بتواند امروز شعر تالش را هدایت کند آنهایی هم که بلدند در تالش نیستند.و تأسف بار این که وقتی کم آوُرد رفت خانه ی[...] از خود قدیسی ساخت بنام «دکتر رمضانی از دانشگاه تهران» که فاجعه اش هنوز در دل تاریخ ادبیات تالش نهفته است و حالا حالاها پاک شدنی نیست.تااین گونه اندیشه در تالش نهادینه شده است ، شعر این جوانان مظلوم این چنین به حقارت کشیده می شود.قبل از عید از شعرهای این خانم های محترم تالش مایه گذاشتم متأسفانه دربه اصطلاح ویژه ی نوروزی تمام داشته های شان را به تاراج دستون های بی نام و نشان گذاشتند .دیگر بیشتر نمی نویسم .چون در آخر مصاحبه ی معلم دلسوز تالش جناب نبی الله شعبانی جمله ای خواندم که در خصوص جریده ی ... پرسیده شده بود که خود یک مقاله خواهد بود و در آینده در باره ی آن خواهم نوشت .اگر برای کسی ابهامی وجود دارد یادداشت قبل عید بنده را یکبار دیگر مرور نماید.در پایان به خواهران دلبندم توصیه می کنم زحمتی که برای شعر می کشند.به حراجش نگذارند چرا که شعر حرمت دارد.



آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: